انسان در جستجوی معنا
این بار میخوام از کتاب «در جستجوی معنا» اثر ویکتور فرانکل با ترجمه اکبر معارفی بگم. یه کتاب عالی که خوندنشو به همه توصیه میکنم. کتاب به قلم روانشناسی است که در جریان جنگ دوم جهانی در اردوگاه نازیها و در اسارت مجبور به کار اجباری میشود. او در کتاب به توصیف وضعیت اردوگاه، اسارت و روزهای سختی میپردازد که تنها راه زنده ماندن در آن داشتن معنایی در زندگی بود. به عقیده فرانکل تلاش برای جستن معنایی در زندگی اولین نیروی محرکه و انگیزنده هر فرد است. این معنا برای هر فرد ویژه یکتاست
«وَ لا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْم» (الانعام/108)
شما وظیفه دارید که کفار را با منطق و دلیل دعوت به اسلام کنید، اما اگر براى انجام این وظیفه، زبان به بدگویى بتهاى ایشان بگشایید، حربه منطق و دلیل را از کف دادهاید. و سبب مىشوید که آنها از راه ستم و جهالت، زبان به بدگویى خداوند بگشایند. در برابر این رفتار زشت، شما قدرت ندارید که آنها را سرکوفت دهید، زیرا خانه، خانه آنهاست و هنوز اجازه جنگ به شما داده نشده است.
اینکه مىگوید: «مِنْ دُونِ اللَّهِ» بخاطر این است که آنها بتها را خداى خود مىدانستند.
ءَامَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کلٌُّ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَ مَلَئکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَینَْ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَ قَالُواْ سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ(285)
لَا یُکلَِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا کَسَبَتْ وَ عَلَیهَْا مَا اکْتَسَبَتْ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِینَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَ لَا تَحْمِلْ عَلَیْنَا إِصْرًا کَمَا حَمَلْتَهُ عَلىَ الَّذِینَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَ لَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنَا وَ ارْحَمْنَا أَنتَ مَوْلَئنَا فَانصُرْنَا عَلىَ الْقَوْمِ الْکَفِرِینَ(286)