چکیده
یکی از مهمترین مباحث در حوزه عرفان معرفت شناسی تجربههای عرفانی است. این که آیا گوهر تجربههای عرفانی واحد است و به یک مطلق متعالی وابسته است یا این که تجربههای عرفانی سرشت متفاوت دارند موضوع مورد بررسی در معرفت شناسی تجربه های عرفانی میباشد.
گروهی همانند استیس به مشترک بودن گوهر عرفان اشاره داشته و آن را با نام حکمت خالده مینامند. گروهی دیگر همانند کتز بر نظاممند بودن تجربههای عرفانی تأکید دارند و این تجربهها را حاصل پیشینههای ذهنی عارف میخوانند. این نظریه را ساختگرایی خواندهاند. نکته قابل توجه این است که هر دو گروه در بررسیهای خود به دسته خاصی از تجربههای عرفانی که با تئوری خودشان موافقت داشته پرداختهاند و به سایر موارد اشارهای نکردهاند. گروهی همانند فورمن تلاش دارند با نظر به هر دو گروه تجربههای عرفانی بین حکمت خالده و ساختگرایی پلی زده و هر دو گروه تجارب را از دیدی فلسفی تبیین کند.
واژگان کلیدی: حکمت خالده، ساخت گرایی، استیس، کتز، فورمن.